سیر تا پیاز حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit)

فهرست مطالب
- حد ضرر (Stop Loss) در معاملات چیست؟
- مثالی درباره نحوه عملکرد سفارش حد ضرر
- انواع حد ضرر کدامند؟
- حد ضرر ثابت
- حد ضرر متحرک
- حد ضرر تضمین شده
- نکات تعیین حد ضرر در بازار سرمایه ایران
- عوامل تأثیرگذار در تعیین حد ضرر
- حد سود (Take Profit) چیست؟
- انواع حد سود
- چگونه میتوان حد سود را تعیین کرد؟
- عوامل تأثیرگذار در تعیین حد سود
- نسبت ریسک به ریوارد
- سطوح حمایت و مقاومت
- نوسانات بازار
- بازه زمانی معاملاتی
- شاخصها و الگوهای تکنیکال
- اخبار و رویدادهای بنیادی
- نوع استراتژی معاملاتی
- سطح آسایش روانی
- ارتباط بین حد سود و زیان با نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward)
- چگونگی تشخیص حد سود و حد ضرر درست در معاملات
- برای تعیین حد سود میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
- ابزارهای مورد استفاده برای تعیین حد سود و ضرر
- تفاوت سفارش حد ضرر با سفارش استاپ لیمیت
- مزایا و معایب Stop Loss و Take Profit
- مزایای Stop Loss
- معایب Stop Loss
- مزایای سفارش حد سود
- معایب سفارش حد سود
- مزایای تعیین حد سود یا حد ضرر
- معایب تعیین حد سود یا حد ضرر
- سوالات متداول
- چرا حد سود به اندازه حد ضرر در معاملات مهم است؟
- هدف از خرید با حد سود چیست؟
- هدف از فروش با حد سود چیست؟
- هدف از خرید با حد ضرر چیست؟
حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) آستانههایی هستند که تشخیص و واکنش درست به آنها تأثیر بالایی در سودآوری معاملات در بازارهای مالی دارند. بهویژه، این دو اصطلاح ارتباط مستقیمی با مفاهیم روانشناسی ترید و میزان کنترل معاملهگر بر احساسات خود در حین انجام معامله دارند.
سرمایهگذاران اغلب از دستورالعملهای معاملاتی، که سفارش خوانده میشوند، برای اجرای استراتژیهای مالی در بازارهای سرمایهگذاری استفاده میکنند. مجموعه این سفارشها سبد یا پرتفوی تریدر را تعریف میکنند که سود و ضررهای تجمیعشده آنها سودآوری بودن یا نبودن فعالیت معاملهگری را مشخص میکنند.
چنانکه از نام آنها پیداست، حد ضرر و حد سود مرزهایی برای تشخیص نقطه خروج از یا ورود به موقع به یک معامله هستند. اگر به درستی تشخیص داده شوند و در بازه زمانی ایمن به آن واکنش نشان داده شود، Stop Loss و Take Profit میتوانند بالاترین سودها را تضمین کنند و هر شکست معاملاتی را به یک پیروزی تبدیل کنند.
حد ضرر (Stop Loss) در معاملات چیست؟
حد ضرر یا درستتر بگوییم یک سفارش با حد ضرر مشخص، نوعی از سفارشگذاری در بازارهای مالی است که تریدرها برای محدود کردن میزان ضرر احتمالی خود استفاده میکنند. این نوع سفارش حد زیان را از دید معاملهگر مشخص میکند، یعنی سرحدی که او در صورت بد اقبال بودن در معامله میتواند بپذیرد.
در دنیای حرفهای ترید کردن، هر معاملهای از هر جنس و هر حجمی با ریسک همراه است و این ریسک اگر به درستی مدیریت نشود در نهایت به ضرر و نامیدی معاملهگر از بازار میانجامد. یکی از ابزارهای مدیریت ریسک، استفاده از حد ضرر و الحاق آن به انواع سفارشات است.
بهطور دقیقتر، سفارش حد ضرر نوعی از سفارشگذاری است که در آن اجرایی شدن یک سفارش خرید یا فروش به قیمت خاصی از سهم (یا هر ابزار مالی دیگر) مدنظر وابسته میشود. بنابراین، اگر قیمت آن دارایی مالی به هر دلیلی به آن عدد مشخص برسد آنگاه سفارش به صورت خودکار فعال میشود.
باید توجه داشت که حد ضرر یا Stop Loss متفاوت از Stop Limit است. در Stop Limit ممکن است حتی پس از رسیدن قیمت به نقطه مشخص شده سفارش (خرید یا فروش) فعال و اجرا نشود، اما در Stop Loss پس از رسیدن قیمت به قیمت تعیین شده سفارش حتما به اجرا میرسد.
مثالی درباره نحوه عملکرد سفارش حد ضرر
فرض کنید معاملهگر در معاملات بیتکوین فعال است و میزان مشخصی از آن را نیز در اختیار دارد. اگر فرض کنیم قیمت بیتکوین 104 هزار دلار باشد و معاملهگر سفارش حد ضرر را در 100 هزار دلار تنظیم کرده باشد. آنگاه اگر قیمت بیتکوین به 100 هزار دلار سقوط کند سفارش فروش او فعال میشود (به اصطلاح ماشه اجرای سفارش کشیده میشود) و میزان بیتکوینی که در سفارش مشخص شده در بهترین قیمت ممکن بازار به فروش میرسد.
در مثال بالا، معاملهگر نیازی به رصد مستمر بازار ندارد و کل فرایند اجرای سفارش حد زیان به صورت خودکار و با توجه به حد تعیین شده انجام میگیرد. توجه کنید که در بازارهای ارز دیجیتال قیمتها ممکن است در عرض چند ساعت یا حتی دقیقه به مقدار قابلتوجهی تغییر کنند و سفارش Stop Loss سیاست فوقالعادهای برای مدیریت ریسک مرتبط با این نوسانات شدید است.
انواع حد ضرر کدامند؟
بهطور کلی 3 نوع سفارش حد ضرر در بازار سرمایه وجود دارند که در ادامه هر کدام را به صورت مفصل توضیح میدهیم.
حد ضرر ثابت
در این نوع Stop Loss، معاملهگر قیمتی پایینتر از قیمت کنونی بازار را به عنوان حد زیان خود تعیین میکند. از حد ضرر ثابت برای محدود کردن میزان احتمالی ضرر در یک معامله خرید و نگهداری (Long Trade) استفاده میشود.
به عنوان مثال، اگر یک سرمایهگذار سهمی را با قیمت 3500 دلار بخرد و حد ضرر را در 3150 دلار تعیین کند، یعنی 10 درصد پایینتر از قیمت خرید، تعیین کند، آنگاه اگر قیمت آن سهم در بازار سهام به 3150 دلار برسد سفارش به صورت خودکار اقدام به فروش سهام معاملهگر میکند. در نتیجه، با استفاده از حد ضرر ثابت، معاملهگر حاشیه امنیتی برای خود تعیین میکند تا بیشتر از 350 دلار ضرر نکند.
مزیت این نوع حد زیان این است که سرمایهگذار قیمت دقیق بسته شدن موقعیت سرمایهگذاری خود را میداند و کاری راحتتر برای تعریف سفارش دارد. یک عیب اساسی آن نیز این است که اگر قیمت با نوسان و سرعت زیادی کاهش یابد، ممکن است سفارش به موقع بسته نشود و در قیمتهای پایینتر فروش انجام گیرد.
حد ضرر متحرک
در سفارش حد ضرر متحرک، قیمت بازار یک دارایی در هنگام افزایش آن دنبال میشود و قیمت حد ضرر متناسب با این روند افزایشی به صورت پیوسته تغییر میکند. از این روش برای حفظ سود حاصل شده در بازه سرمایهگذاری، همزمان با پیشگیری از ضرر زیاد، استفاده میشود.
به عنوان مثال، یک تریدر ممکن است ارز دیجیتال اتر را با قیمت 2500 دلار خریداری کند و حد ضرر متحرک را 20 درصد تعیین کند. حال اگر قیمت اتر به 4200 برسد، آنگاه حد ضرر به 3360 میرسد که در واقع 20 درصد کمتر از 4200 است. همینطور که قیمت بالا میرود، حد ضرر نیز افزایش مییابد و در صورت نزولی شدن قیمت، عمل فروش نسبت به آخرین صعود تنظیم خواهد شد.
برخلاف حد ضرر ثابت، حد ضررهای متحرک از روند صعودی قیمت تبعیت میکنند. نکته منفی این است که اگر دارایی نوسان زیادی حول قیمت خرید داشته باشد، ضرر زودهنگام را نتیجه میدهد. بخصوص، حد زیان متحرک برای داراییهایی مناسب است که در حال تجربه یک روند صعودی قابل پیشبینی هستند.
حد ضرر تضمین شده
سفارشهای Stop Loss تضمین شده به معاملهگر این اطمینان را میدهند که در صورت فعال شدن سفارش، معامله دقیقا با قیمت حد ضرر تعیینشده توسط سرمایهگذار انجام خواهد گرفت. درواقع، کارگزاران تضمین میکنند که حد ضررها صرفنظر از نوسان یا لغزشهای ناگهانی بازار، در قیمت مشخص شده در سفارش معامله انجام میگیرد.
به عنوان مثال، اگر یک سرمایهگذار سهم خاصی را با قیمت 3500 دلار بخرد و حد ضرر تضمینشده را روی 3150 دلار تنظیم کند؛ آنگاه مهم نیست که قیمت چقدر پایین بیاید (اگر قیمت نزولی باشد) یا شرایط بازار نزولی به چه شکلی باشد، در صورت رسیدن قیمت به حد ضرر معامله برای او در قیمت 3150 دلار انجام خواهد شد.
نکته مهم درباره انواع حد ضرر، تطابق آنها با رویکرد معاملاتی و ریسکپذیری معاملهگر است. هرچقدر معاملهگر محافظهکارتر باشد بیشتر سراغ سفارش حد ضرر با تضمین بالاتر میرود. باید توجه داشت که اکثرا کارگزاریها برای انواع مختلف حد ضرر کارمزدهای متفاوتی دریافت میکنند که آن هم بسته به میزان تضمینی است که به معاملهگر میدهند، هرچند نوع بازار و نوع دارایی نیز تأثیرگذار هستند.
نکات تعیین حد ضرر در بازار سرمایه ایران
بازار سرمایه ایران، فارغ از اینکه بازار سهام باشد یا بازار کالا یا ارز دیجیتال، بسیار با نوسان و ریسک معاملاتی همراه است. دلیل اصلی این امر نوسان شدید در قیمت ارز در ایران همزمان با نوسانهای ذاتی در داراییهای مالی است. به عبارتی، فشار روانی و نوسانها با منشاء تصمیمات هیجانی و ناشی از تغییر در قیمت ارز و کالاها نقش بارزی در جریان ورود و خروج پول به بازارهای مالی در ایران ایفا میکنند.
به همین دلیل، حد ضرر و ابزارهای کنترل ریسک مشابه آن نقش مهمی در بهبود عملکرد معاملاتی ایفا میکنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، قوانین و محدودیتهای پیرامون معاملات ارز دیجیتال و سهام خارجی است که نیاز به تعیین حد زیان مناسب را به شدت افزایش میدهند.
نکته بعدی این است که حدود ضرر باید متناسب با نوع بازار، نوع کارگزاری، نوع ارز و نوع استراتژی مبنا در معامله تعیین شوند. باید این اصل مهم را در نظر داشت که استراتژی خاصی که در بازار بورس خوب جواب داده قرار نیست در بازار ارز دیجیتال نیز موفق باشد، چراکه ذات این بازارها، معاملهگران آنها و فاندامنتال آنها کاملا از جنسهای مختلفی هستند و همین امر باعث میشود تعریف ریسک و نوسان در آنها نیز کاملا متفاوت باشد.
عوامل تأثیرگذار در تعیین حد ضرر
حال که به اهمیت استفاده از Stop Loss، بخصوص برای بازارهای مالی ایران، پی بردیم، سوال این است که چه عواملی بر تعیین نوع و میزان حد ضرر تأثیرگذارند. عوامل زیر نقش شاخصی را در تعیین بهینهترین استراتژی مبتنی بر حد زیان ایفا میکنند.
- میزان ریسکپذیری معاملهگر: سطح تحمل ریسک حداکثر میزان ضرری است که یک معاملهگر حاضر است در یک معامله بپذیرد. این یک عامل شخصی است که پایه و اساس روند تعیین و اجرا سفارش حد ضرر را تعیین میکند. به عنوان مثال، یک معاملهگر محافظهکار ممکن است فقط ۱٪ از سرمایه خود را ریسک کند، به این معنی که حد ضرر باید در جایی قرار گیرد که ضرر احتمالی از یک درصد تجاوز نکند.
- نسبت ریسک به ریوارد: این نسبت، سود بالقوه یک معامله را با ضرر بالقوه آن مقایسه میکند. نسبت ریسک به ریوارد مطلوب (مانند ۱:۲ یا ۱:۳) به اطمینان از اینکه معاملات سودآور در طول زمان بر معاملات زیانده غلبه میکنند، کمک میکند. این نسبت مستقیماً بر فاصله حد ضرر تأثیر میگذارد؛ اگر هدف شما سود ۳۰۰ دلاری باشد، ممکن است حاضر باشید فقط ۱۰۰ دلار ریسک کنید و برای خود تعیین کنید که حد ضرر شما چقدر پایینتر از نقطه ورود قرار میگیرد.
- تحلیل تکنیکال: تحلیل تکنیکال شامل استفاده از الگوهای نمودار، شاخصها و سطوح قیمت برای اطلاعرسانی در مورد تصمیمات معاملاتی است. معاملهگران اغلب سفارشات حد ضرر را زیر سطوح حمایت یا بالاتر از مناطق مقاومت قرار میدهند، با این فرض که اگر آن سطوح شکسته شوند، بازار استراتژی معامله شخص را باطل کرده است.
- نوسان: نوسان معیاری است که نشان میدهد قیمت یک دارایی در طول زمان چقدر کاهش و افزایش مییابد. بازارهای بیثباتتر (مانند بیتکوین) برای جلوگیری از توقف توسط نوسانات عادی قیمت، به حد ضررهای بیشتر و انعطافپذیرتر نیاز دارند. شاخصهایی مانند میانگین محدوده واقعی (ATR) به تعیین فاصله حد ضرر پویا و تنظیمشده با نوسان کمک میکنند.
حد سود (Take Profit) چیست؟
سفارش حد سود (Take Proft) که به صورت مختصر با T/P نشان داده میشود نوعی از سفارش محدود یا کنترل شده است که نقطه خروج از یا ورود به یک دارایی را مشخص میکند. در حالت معمول آن، حد سود در زمان خرید یک دارایی استفاده میشود و از این طریق معاملهگر به کارگزار میگوید که تا قیمت دارایی به این عدد مشخص نرسیده، و او به میزان تعیین شده سود نکرده، اقدام به فروش نکند.
با این حال، سفارش حد سود به معاملهگر این امکان را نیز میدهد که نقطه ورود را نیز تعیین کند. در نتیجه، معاملهگر میتواند هم یک عدد را به عنوان قیمت ورود و هم یک عدد را به عنوان قیمت خروج تعیین کند؛ هدف در این سفارشگذاری ورود در قیمت بسیار پایین و خروج در بالاترین نقطه ممکن و پیشبینی شده است.
تریدرهای حرفهای معمولا سفارش حد سود را در ترکیب با سفارش حد ضرر استفاده میکنند. به عبارتی، آنها دو نوع سفارش تعریف میکنند؛ یک سفارش که میزان ضرر قابل تحمل از جانب معاملهگر را تعیین میکند و سفارش حد سود که حد سودآوری از نگاه تریدر و لحظه خروج را مشخص میکند. از این طریق، در صورت نزول قیمت دارایی حد ضرر مانع از ضرر کلان میشود و در صورت صعود، زیرا Take Profit نقطه مناسبی برای فروش را تعیین کرده است.
انواع حد سود
مشابه با حد زیان، حد سود نیز ارتباط مستقیمی با میزان ریسکپذیری معاملهگر و پارامترهای کلیدی دیگر مانند نوع بازار و موقعیت زمانی آن دارد. با این حال، انواع حد سود زیر کلیترین حالتهایی هستند که معاملهگر میتواند از آنها در معاملات خود بهره بگیرد.
- سفارش حد سود ثابت: این نوع حد سود پایهایترین نوع سفارشگذاری از این دست است. در این نوع Take Profit معاملهگر یک عدد ثابت را به عنوان حداکثر سود پیشبینی شده از طرف خود به عنوان حد سود تعریف میکند تا معامله فروش در آن قیمت اجرایی شود. برای مثال اگر معاملهگر بیتکوین را در 100 هزار دلار بخرد و حد سود را 110 هزار دلار قرار دهد، وقتی قیمت بیتکوین در بازار به 110 هزار دلار رسید فروش خودکار اتفاق میافتد.
- سود ادامهدار: این نوع سفارشگذاری روند صعودی بازار را دنبال میکند و اگر بازار در نقطه خاصی برگردد (و به میزان مشخصی سقوط کند) آنگاه معاملهگر به صورت خودکار از موقعیت سرمایهگذاری خارج میشود. برای مثال اگر حد سود ادامهدار 2000 دلار تعیین شود و بیتکوین از 100 به 110 هزا دلار برسد و سپس به 108 هزار دلار نزول کند آنگاه فروش در 108 هزار دلار رخ میدهد.
- حد سود جزئی: در این نوع از حد سود، به جای بستن موقعیت معاملاتی به طور کامل، بخشی از دارایی با قیمت مشخصی عرضه میشود و مقداری سود قفل میگردد و معاملهگر با درصد مشخصی از دارایی همچنان در معاملات آن باقی میماند. مثلا ممکن است 50 درصد از بیتکوینها با قیمت 110 هزار دلار فروخته شوند و 50 درصد بقیه با حد سود متحرک همچنان در سبد معاملاتی باقی بمانند.
- حد سود مبتی بر زمان: این رویکرد سفارشگذاری وابسته به زمان است و از قیمت تأثیر نمیگیرد. به عبارتی، معاملهگر برای یک بازه زمانی خاصی با دارایی و معاملات آن میماند و پس از اتمام بازه زمانی از پیش تعیینشده از آن خارج میشود. برای مثال، ممکن است معاملهگر سفارش فروش را برای 1 ساعت قبل از بسته شدن بازار تعیین کند و در این زمان به طور کامل از سهم خارج شود.
- حد سود چند هدفه: از این سفارشگذاری در استراتژیهای پیچیده و توسط معاملهگران با تجربه استفاده میشود. در این روش چندین سطح حد سود برای درصدهای مختلف از دارایی تعیین میگردند. در نتیجه، در نقاط قیمتی مختلف خروج یا ورود صورت میگیرد و مدیریت و پیشبینی پیچیدهتری در پس عملیات کنترل ریسک و سود وجود دارد.
چگونه میتوان حد سود را تعیین کرد؟
نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد، نیاز به تعیین حد سود و استراتژی مرتبط با آن در هر ترید است؛ به عبارتی، امکان خودکارسازی چندانی در سفارش حد سود نیست و تریدر باید برای هر معامله استراتژی را دستی پیادهسازی کند.
برای مثال، در معاملات نوسانگیری یا رنجگیری، باید سفارش حد سود را در نقطهای قبل از نزدیکترین مقاومت یا نوسان رو به بالا قرار دهید. یعنی قبل از رسیدن به مقاومت و در نزدیکیهای بالاترین نقطه موج صعودی قبلی باید سفارش حد سود را تعریف کرد؛ زیرا این دو محدوده با فشار فروش همراه بودهاند و بهتر است قبل از برخورد با آنها از معاملات خارج شد.
نکته مهمی که وجود دارد این است که سفارش حد سود بیشتر برای معاملات با موجها و رنج زدنهای زیاد مناسب است. برای نمونه، اگر در یک نماد با نمودار زیر فعالیت میکنید، شاید استراتژی حد سود گزینه مناسبی برای ورود و خروج به این نماد نیست، زیرا همیشه ترس این وجود دارد که از یک ابر صعود و سود کلان آن به کلی جا بمانید.
بنابراین، نکات زیر در انتخاب نوع دارایی و امکان استفاده از سفارش Take Profit را باید همیشه در اولویت قرار کنید:
- یک دارایی که معاملات آن بین ناحیه حمایت و مقاومت محدود شده شناسایی کنید
- معامله خرید را در ناحیهای که از نظر قیمتی ارزشمند است و سیگنال ورود معتبری صادر شده انجام دهید
- یک سفارش حد ضرر را در به اندازه یک ATR فاصله از موج قبلی تعریف کنید
- سفارش حد سود را قبل از مقاومت قبلی قرار دهید
نمونه زیر تصویری از یک سیگنال معتبر و نقطه خوبی برای ورود است
برای همین ورود میتوانید از دو رنج مشخصشده زیر برای سفارش حد ضرر و حد سود استفاده کنید
عوامل تأثیرگذار در تعیین حد سود
از مبنای روانشناسی در معاملات تا تاریخچه حجم و قیمتهای آنها، عوامل زیادی وجود دارند که بر میزان موفقیت سفارش حد سود تأثیر میگذارند. در ادامه به مهمترین عوامل تأثیرگذار در تعیین حد سود میپردازیم.
نسبت ریسک به ریوارد
این فاکتور یکی از ضروریترین عوامل در تعیین حد سود است. این نسبت، پاداش بالقوه را در مقایسه با ضرر بالقوه اندازهگیری میکند. به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است نسبت ۱:۲ را برای خود پیشفرض قرار دهد، یعنی ریسک ۱۰۰ دلار برای سود ۲۰۰ دلار مدنظر او باشند. سطح دریافت سود بر اساس این نرخ نسبت به قیمت ورود و سطح توقف ضرر محاسبه میشود و تضمین میکند که در طول زمان، معاملات سودآور بر معاملات زیانده غلبه میکنند.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح تکنیکال در نمودار، مانند بالاترین (مقاومت) یا پایینترین (پشتیبانی)، اهداف رایج برای دریافت سود از بازار هستند. روند قیمتها اغلب در این مناطق متوقف یا معکوس میشوند، بنابراین بسیاری از معاملهگران برداشت سود خود را درست قبل از مقاومت بعدی (در معاملات خرید) یا حمایت بعدی (در معاملات فروش) تعیین میکنند تا قبل از واکنش دیگران به جریانهای اصلی بازار خارج شوند.
نوسانات بازار
میزان حرکت قیمت بر میزان فاصله یا نزدیکی به دریافت سود تأثیر میگذارد. در بازارها با ثبات پایین مانند ارزهای دیجیتال، حد سود معمولا بالاتر تنظیم میشود تا فضای کافی برای نوسانات قیمت وجود داشته باشد. شاخصهای نوسان مانند ATR (میانگین محدوده واقعی) میتوانند به تخمین حرکت واقعی قیمت در یک بازه زمانی کمک کنند.
بازه زمانی معاملاتی
بازههای زمانی مختلف بر میزان حرکت قیمت مورد انتظار تأثیر میگذارند. در معاملات اسکالپینگ یا معاملات روزانه، نقاط انتخابی برای حد سود معمولاً به دلیل کوتاه بودن بازه معاملات، کوتاهتر خواهند بود. در معاملات سوئینگ یا پوزیشن، معاملهگران انتظار حرکات بزرگتری را از بازار دارند، بنابراین نقاط حد سود دورتر از نقطه ورود تعیین میشوند.
شاخصها و الگوهای تکنیکال
شاخصهایی مانند فیبوناچی اکستنشن، خطوط روند، میانگینهای متحرک و الگوهای نموداری (مانند سر و شانه، مثلث) به پیشبینی اهداف قیمتی بالقوه کمک میکنند. معاملهگران از این ابزارها برای تعیین سطوح منطقی حد سود همسو با واکنشهای تکنیکال پیشبینیشده استفاده میکنند.
اخبار و رویدادهای بنیادی
گزارشهای اقتصادی آینده، انتشار درآمد یا رویدادهای ژئوپلیتیکی میتوانند به طور قابل توجهی بر حرکت بازار تأثیر میگذرند. در چنین مواردی، معاملهگران ممکن است اهداف مرتبط با حد سود نزدیکتر یا محافظهکارانهتری را برای تضمین سود خود قبل از بروز نوسانات پرخطر انتخاب کنند.
نوع استراتژی معاملاتی
هر استراتژی منطق خاص خود را برای تعیین حد سود دارد. استراتژیهای دنبالکننده روند ممکن است از سودهای دنبالهرو برای حرکتهای بزرگ و بازههای بلندمدت معامله استفاده کنند، در حالی که استراتژیهای بازگشت به میانگین اغلب سودهای کوچک و سریع را نزدیک به سطوح میانگین قیمت هدف قرار میدهند. نوع سیستمی که با آن معامله میکنید، به شدت نحوه و محل تعیین هدف شما را تعیین میکند.
سطح آسایش روانی
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند به جای نگهداشتن موقعیت معاملاتی خود برای حرکات طولانیتر و پرخطرتر، سودهای متوسط و مکرر را هدف قرار دهند. تحمل عاطفی برای تماشای نوسان سودهای تحقق نیافته، اغلب معاملهگران را به سمت انتخاب قوانین سودگیری سختگیرانهتر یا گام به گام سوق میدهد.
ارتباط بین حد سود و زیان با نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward)
برای تشخیص ارتباط بین حد سود و زیان و ریسک به ریوارد، ابتدا باید با مفهوم Risk/Reward و تأثیر آن بر نوع معاملهگری حرف بزنیم. منظور از ریسک به ریوارد میزان سودی است که ما از ریسکی که میپذیریم انتظار داریم. برای مثال ریسک به ریوارد 1 به 2 به معنی این است که به ازای هر 1000 تومان سرمایهگذاری انتظار داریم 2000 تومان سود کنیم.
بنابراین، اگر حد ضرر یک معامله دارایی را در عدد 10 هزار تومان قرار دهیم، پایینتر از قیمت ورود که 10500 تومان بوده است؛ آنگاه با نرخ ریسک به ریوارد 1 به 2، حد سود باید حداقل 20 هزار تومان باشد. در نتیجه، هرچقدر انتظار شما از سودآوری یک ریسک بیشتر باشد، حد سود را با نرخ مشابهی بالا انتخاب میکنید.
چگونگی تشخیص حد سود و حد ضرر درست در معاملات
سطحی که حد ضرر را در آن تعیین میکنید ارتباط مستقیمی با میزان ریسکپذیری شما در هر معامله دارد. به طور دقیقتر، ریسکپذیری بالاتر هم به منزله سودآوری بیشتر در معاملات و هم به منزله احتمال ضرر بیشتر نیز هست. برای مثال، برخی معاملهگران میزان ضرری که میتوانند تحمل کنند 10 درصد است، به همین دلیل حد ضرر خود را متناسب با این عدد تعیین میکنند.
در نتیجه، برای تشخیص درست حد ضرر، ابتدا باید تشخیص درستی از میزان ریسکپذیری خود و انتظارتان از معاملات داشته باشید. در مرحله بعد، تحلیل تکنیکال است که به شما در تشخیص حاشیه امن بهتر برای حد ضرر کمک میکند. موارد زیر معمولترین شیوهها و ابزارها در تشخیص حد ضرر درست هستند:
- روش درصدی: در این روش حد ضرر متناسب با درصدی انتخاب میشود که معاملهگر توان مالی یا احساسی برای از دست دادن آن را دارد. این روش بسیار ساده است و مثال سادهای از آن انتخاب عدد 5 تا 10 درصد پایینتر از قیمت ورود است.
- استفاده از سطح حمایت: در این روش ابتدا نقاط حمایت دارایی مشخص میشوند و متناسب با آنها حد ضرر نیز تعیین میگردد. حد ضرر در این روش منطقه نزدیک (معمولا کمی پایینتر) همان سطح حمایت انتخابشده قابل اتکا است.
- استفاده از میانگین متحرک: این روش بسیار پایدارتر از انواع دیگر است و برای سرمایهگذاریهای بلندمدت مناسبتر است. یک رویکرد معمول در این روش، تعیین حد ضرر کمی پایینتر از خط میانگین متحرک 200 روزه است.
برای تعیین حد سود میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:
۱. نسبت ریسک به بازده (Risk-to-Reward Ratio)
در این روش، حد سود بر اساس نسبتی مشخص از حد ضرر تعیین میشود. برای مثال، اگر در یک معامله ۱۰۰ دلار ریسک کردهاید و نسبت ریسک به بازده را ۱:۲ در نظر گرفتهاید، حد سود شما باید ۲۰۰ دلار باشد. این روش به شما کمک میکند تا تصمیمات معاملاتی منظم و قابل پیشبینی اتخاذ کنید.
۲. سطوح حمایت و مقاومت
استفاده از نواحی حمایت و مقاومت یکی از رایجترین روشها در تعیین حد سود است. در این روش، معاملهگر با شناسایی ناحیههایی که قیمت در گذشته در آنها برگشت داشته، اقدام به تعیین حد سود میکند. برای مثال، در یک موقعیت خرید (Long)، مقاومت بعدی میتواند نقطه مناسبی برای تعیین حد سود باشد.
۳. الگوهای نموداری و شکست قیمت
برخی از الگوهای تکنیکال مانند «سر و شانه»، «مثلث» یا «پرچم» دارای اهداف قیمتی مشخصی هستند. معاملهگر با استفاده از اندازه و ساختار این الگوها، حد سود منطقی خود را تعیین میکند. برای مثال، اگر یک شکست (Breakout) از الگوی مثلث اتفاق بیفتد، میتوان به اندازه ارتفاع مثلث بهعنوان هدف قیمتی استفاده کرد.
۴. میانگین دامنه واقعی (ATR)
در این روش، از اندیکاتور ATR برای سنجش نوسانات بازار استفاده میشود. برای مثلا، اگر مقدار ATR برابر با ۵۰۰ دلار باشد، معاملهگر ممکن است حد سود را با توجه به ۱ یا ۲ برابر این مقدار تنظیم کند. این روش برای بازارهایی که نوسانات بالایی دارند (مانند ارزهای دیجیتال) بسیار کاربردی است.
ابزارهای مورد استفاده برای تعیین حد سود و ضرر
مهمترین ابزارها برای تعیین حد سود و ضرر و سفارشگذاری متناسب با آنها شامل موارد زیرند:
- سطوح حمایت و مقاومت
این سطوح مناطق افقی هستند که قیمت در آنها از نظر تاریخی معکوس یا متوقف میشود. معاملهگران معمولاً سفارشهای حد ضرر را در نقاطی بالاتر از حمایت (در موقعیتهای خرید) یا مقاومت (در موقعیتهای فروش) قرار میدهند و اهداف کسب سود را درست قبل از سطح اصلی بعدی تعیین میکنند.
- خطوط روند و کانالها
خطوط روند نشان دهنده جهت فعلی حرکت قیمت در دارایی خاصی هستند. کانالها خطوط موازی را برای ثبت محدودههای قیمت اضافه میکنند. معاملهگران از شکستهای خط روند به عنوان محرکهای حد ضرر و مرزهای کانال به عنوان مناطق کسب سود استفاده میکنند.
- میانگینهای متحرک (به عنوان مثال، ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ روزه)
میانگینهای متحرک به عنوان حمایت و مقاومت پویا عمل میکنند. حد ضررها اغلب کمی فراتر از این خطوط قرار میگیرند، در حالی که اهداف را میتوان زمانی که قیمت به میانگین قابل توجه دیگری میرسد، تعیین کرد.
4 . اصلاح و گسترش فیبوناچی
سطوح فیبوناچی به شناسایی مناطق بالقوه بازگشت قیمت کمک میکنند. معاملهگران از سطوح اصلاحی (مثلاً ۳۸.۲٪، ۶۱.۸٪) برای تعیین حد ضرر و از سطوح گسترشی (مثلاً ۱۶۱.۸٪) برای تعیین نقاط دریافت سود استفاده میکنند.
5 . میانگین محدوده واقعی (ATR)
شاخص ATR نوسانات بازار را اندازهگیری میکند. این شاخص به معاملهگران اجازه میدهد تا سطوح حد ضرر و حد سود را به صورت پویا تنظیم کنند، وقتی نوسانات زیاد است، دامنهای بازتر و وقتی کم است، دامنهای بستهتر برای حد سود یا ضرر استفاده میشود.
- الگوهای نموداری و ساختارهای شمعی
الگوهایی مانند سر و شانه یا کف دوتایی، همراه با سیگنالهای شمعی مانند پین بار یا دوجی، نشانههای بصری واضحی برای تعیین نقاط خروج ارائه میدهند. حد ضررها در نزدیکی نقاط نامعتبر قرار میگیرند؛ اهداف بر اساس پیشبینیهای الگو تعیین میشوند.
- محاسبهگرهای نسبت ریسک به ریوارد
این ابزارها به اطمینان از همسو بودن سطوح حد ضرر و حد سود با یک پروفایل ریسک/پاداش مطلوب، مانند ریسک ۱٪ برای سود ۲٪، کمک شایانی میکنند. این ابزارها و استراتژیهای مبتنی بر آنها ثبات و برنامهریزی منظم معاملات را تضمین میکنند.
- شاخصهای تکنیکال (RSI، MACD، باندهای بولینگر و غیره)
این شاخصها به شناسایی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش کمک میکنند. به عنوان مثال، در باندهای بولینگر، معاملهگران ممکن است حد سود را نزدیک باند مخالف و حد ضرر را درست خارج از باند میانی یا محدودههای پایین/بالا قرار دهند.
تفاوت سفارش حد ضرر با سفارش استاپ لیمیت
هر دو نوع سفارش برای کاهش ریسک در برابر ضررهای احتمالی در موقعیت معاملاتی موجود یا کسب سود در معاملات نوسانی استفاده میشوند. سفارشهای حد ضرر در صورت رسیدن وضعیت خرید و فروش در بازار به قیمت مشخص شده حتما اجرا خواهند شد؛ در نتیجه، قیمت فروش با قیمت بازار انطباق مییابد و فروش انجام میشود.
در استاپ لیمیت (Stop Limit) اگر قیمت به نقطه مشخص شده در سفارست برسد (Stop Price) سفارش با قیمت محدود شده (Limit Price) اجرا میشود؛ با این روش، حتی اگر قیمت به صورت ناگهانی کاهش یابد، فروش فقط در مقدار مشخص شده یا بهتر از آن انجام میگیرد و با قیمت بازار نخواهد بود (برخلاف Stop Loss که با قیمت بازار همارز است).
مزایا و معایب Stop Loss و Take Profit
مزایای Stop Loss
- محافظت از معاملهگر در برابر افتهای بیشتر در قیمت یک دارایی قابل معامله
- تضیمن انجام معامله در صورت عبور قیمت از یک عدد مشخص
- پوشش ریسک در برابر نوسانات کوتاه مدت
- محافظی است برای محدود کردن انواع ضرر قابل استفاده در انواع بازارها و برای هر نماد
معایب Stop Loss
- عملکرد ضعیفی در کاهشهای ناگهانی در قیمتها دارد
- انعطافپذیری کمی دارد و پس از عبور قیمت از یک عدد مشخص سفارش اجرا میشود
- در زمان اجرا با قیمت بازار انجام میگیرد، این قیمت ممکن است کمتر از قیمت سفارش حد ضرر باشد
- نیازمند دانش قابلتوجهی درباره سیاست کارگزاریها و هزینههای مرتبط با انجام ثبت سفارش و انجام تراکنش است
مزایای سفارش حد سود
- در صورت رسیدن قیمت به هدف مشخصشده، به طور خودکار سود قفل میشود
- استرسهای مرتبط با از دست دادن سود را کاهش میدهد
- به معاملات و سبک معاملاتی انضباط و ثبات میدهد
- نیاز به نظارت دائم بر معاملات را کاهش میدهد
معایب سفارش حد سود
- امکان از دست دادن سود در ترندهای صعودی بلندمدت
- خروج زودرس به دلیل داشتن استرس بالا در از دست دادن سود تجمیعشده
- سطوح ثابت ممکن است با شرایط متغیر و پرنوسان بازار سازگار نباشند
مزایای تعیین حد سود یا حد ضرر
- انجام معاملات با اعتماد به نفس بیشتر و کاهش سطح استرس
- حفظ سود تجمیعشده و ممانعت از هدرفت سود در معاملات بلندمدت
- ضررهای احتمالی را به طور خودکار محدود میکنند
- میزان و شدت تصمیمات هیجانی معاملهگر را کاهش میدهند
- صرفهجویی در زمان به دلیل خودکارسازی بخشی از روند معاملهگری
معایب تعیین حد سود یا حد ضرر
- افزایش خروجهای زودهنگام که باعث از دست رفتن پتانسیل موجود در روندهای صعودی میشود
- امکان از دست دادن حمایتها در نزولهای ناگهانی
- امکان فعال شدن سفارشات در نوسانات جزئی بازار
- عدم سازگاری با تغییرات و روح داینامیک بازار
سوالات متداول
چرا حد سود به اندازه حد ضرر در معاملات مهم است؟
حد سود (Take Profit) به اندازه حد ضرر (Stop Loss) مهم است، زیرا باید از ترکیبی از هر دو نوع سفارشگذاری استفاده شود تا یک استراتژی مدیریت ریسک متعادل ایجاد گردد. در حالی که حد ضرر شما را از ضررهای بیش از حد محافظت میکند، حد سود تضمین میکند که قبل از معکوس شدن بازار، سود خود را تضمین یا قفل کنید. نادیده گرفتن حد سود میتواند منجر به از دست رفتن فرصتها برای قفل کردن سود شود و این میتواند به عملکرد کلی معاملات آسیب برساند.
هدف از خرید با حد سود چیست؟
هدف از خرید با حد سود، ورود به معامله با قیمت نسبتاً پایین و خروج خودکار از معامله در هنگامی است که قیمت به سطح بالاتر از پیش تعیینشدهای میرسد. حد سود به معاملهگران کمک میکند تا بدون نیاز به نظارت مداوم بر بازار، سود کسب کنند و فشار احساسی برای تصمیمگیری در مورد زمان بستن دستی معامله را کاهش دهند.
هدف از فروش با حد سود چیست؟
هنگامی که با حد سود میفروشید، در واقع شما انتظار حرکتهای صعودی و نوسان رو به بالا را از روند معاملات دارید. این استراتژی در موقعیتهای فروش کوتاهمدت مفید است، جایی که یک معاملهگر با قیمت بالا میفروشد و قصد دارد با قیمت پایینتر دوباره بخرد. این تضمین میکند که اگر بازار در جهت مورد انتظار حرکت کند، سود حاصل میشود.
هدف از خرید با حد ضرر چیست؟
هدف از استفاده از حد ضرر هنگام خرید، محدود کردن ضررهای احتمالی در صورت حرکت روند در معاملات بازار بر خلاف پیشبینی شما است. با تنظیم حد ضرر زیر نقطه ورود خود، شما اطمینان حاصل میکنید که معامله به طور خودکار در یک سطح از پیش تعیینشده خارج میشود (یعنی شما از موقعیت معاملاتی خارج میشوید) و این امر سرمایه شما را در برابر ضررهای بزرگتر ناشی از حرکات غیرمنتظره بازار محافظت میکند.
درباره نویسنده
وریا وکیلی
ثبت نظر جدید